تبار و کارکرد کتاب
به گزارش قاب خبر: در تقویم رسمی کشور (هر کشوری) به مناسبتهای مختلف شاهد بزرگداشت افراد، مشاغل، مفاهیم، ارزشها، نهادها، وقایع تاریخی ملی و مذهبی و… هستیم. مناسبتهای که نشاندهنده نگرش کلان سیاستگذاران عرصه فرهنگ (عمومی) است.
یکی از این مناسبتها، «هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران» است که به مناسبت درگذشت علامه طباطبائی (رض) و تکریم نمادین مقام علمی ایشان برگزار میگردد. نامگذاری یک هفته به نام کتاب، فرصت مغتنمی برای بررسی نقش و جایگاه کتاب در فرآیندهای توسعهای (توسعه فردی و توسعه اجتماعی) است. امسال با توجه به همهگیری بیماری کووید ۱۹ عنوان «جای خالی را با کتاب خوب پر کنیم» شعار بیست و نهمین هفته کتاب انتخاب گردید؛ لذا به همین مناسبت، در این یادداشت با نگاه متفاوتی، به تبار، نقش و کار کرد کتاب در اصلاح روندهای اجتماعی میپردازم.
کتاب و کتابت محصول اختراع خط و الفبا است. از زمانی که انسان خط را اختراع کرد، بهنوعی کتاب هم زاده شده است. «کتاب» گاهی به شکل لوح گلین، گاه به شکل سنگ، گاه به شکل پوست حیوانات، گاه بر روی پاپیروس و گاه به شکل کاغذی ادامه حیات داده و امروزه هم با فرمت الکترونیکی، دیجیتال و صوتی همچنان حیات خود را استمرار بخشیده است.
کتاب به شکل فعلی آن بیش و پیش از آنکه حاصل “صنعت تولید کاغذ” باشد، وابسته به اختراع ماشین چاپ است. تا پیش از اختراع ماشین چاپ (۱۴۵۲م) کتب با کمک دست تکثیر می-شدند و این امر علاوه بر ایجاد محدودیت در تولید، باعث گران-شدن بهای کتاب نیز میشد. علاوه بر دو عامل فوق، کم و بی-سواد بودن بخش کثیری از جمعیت جهان عملاً امکان استفاده از کتب را محدودیت بیشتری میبخشید و این عوامل در کنار هم باعث کاهش ضریب نفوذ کتاب در بین عامه مردم بود و کتاب در عرصههای عمومی و همگانی ظهور و بروز و کارایی چندانی نداشت. اتفاق مهم اما اختراع ماشین چاپ توسط گوتنبرگ بود، اختراعی که باعث شد کتاب با تکثیر آسان و کمهزینه در حوزه-های عمومی حضور یابد و با عقلانیت مستتر در ذات خود، اتفاقات بعدی را رقم بزند.
در اروپا تا پیش از اختراع ماشین چاپ، کتب مقدس در اختیار طبقه کشیشیان بود و این طبقه تحت هژمونی خود یک قرائت خاص از این کتب را ارائه میداد؛ اما اختراع ماشین چاپ باعث شد تا کتب (مقدس) وارد زندگی مردم شوند. وارد شدن کتاب در خانههای مردم باعث شد، مردم قرائتهای خاص خود را از انجیل و تورات و دیگر کتب مقدس داشته باشند. قرائتهایی که گاه با قرائتهای مسلط همخوانی نداشت! و این اختلاف قرائت! در کشوقوسهای فراوان توانست، انحصار دین را از دست طبقه کشیشها خارج نماید. اختراع ماشین چاپ و وفور کتاب، آرامآرام باعث ایجاد “عصر روشنگری” در اروپا شد. عصری که سرآغاز بزرگترین تحولات علمی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در جهان شد و جهانی نوپدید آورد.
در ایران ما هم کتاب، منشأ بسیاری از تغییرات بوده و بسیاری از اتفاقات و وقایع مهم در کشور، اولاً حاصل ظهور ماشین چاپ و ثانیه توسعه کتاب بوده است. در ایران و در تبریز در سال ۱۸۱۷ م.(۱۱۹۶ شمسی) به همت میرزا صالح شیرازی اولین ماشین چاپ وارد کشور میشود. امری که علاوه بر تکثیر کتب مختلف باعث به وجود آمدن اولین روزنامهها در کشور و پس از آن توسعه و رواج هفتهنامه، ماهنامه و شبنامهها (شبنامهها در انقلاب مشروطه نقش بسیار پررنگی داشتند) و… میگردد. گسترش مطبوعات و کتاب، باعث افزایش آگاهی در گروههای مختلف مردم میشود. کتب مختلف ازجمله مسالک المحسنین، سفینه طالبی، سیاحتنامه ابراهیم بیگ و… که به نوعی به مقایسه وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور با دیگر ممالک میپرداختند، سبب ایجاد نگرشی نو در آیین مملکتداری و لزوم توجه به بهداشت و درمان و در تعبیری کلی باعث ایجاد یک روحیه تحولخواهی در جامعه شدند. تحول-خواهی که شاید بهترین نمونه آن در حوزه فرهنگ و ادب، آغاز جدال بین نوگرایان و کهنهپرستان باشد. جدالهایی که تماماً در نشریات آن زمان عرصه ظهور و بروز مییافتند.
تا پیش از اختراع ماشین چاپ توسط گوتنبرگ، ما در یک فضای شفاهی و یک فضای رو در رو قرار داشتیم و انتقال مفاهیم، دانش، تجربیات و… بیشتر از طریق آموزش مستقیم میسر بود. حالا و پس از تولید ماشین چاپ شاهد قدرت گیری یک رسانه هستیم که میتواند، ارتباطات ما را با تمام دنیای پیرامونی توسعه دهد.
در این گذار ما از سنت شفاهی (نقلی) با ویژگیهای چون زود-گذر بودن، اغراقآمیز شدن، تخیلی شدن، موزون شدن و… بهسوی سنت مکتوب حرکت میکنیم؛ سنتی که در ذات خود عقلانی و صبور است. کتاب و متن مکتوب به همان شیوه که در جامعه رشد مییابد، شیوههای خاصی از استدلال گری و دانش را به وجود میآورد؛ شیوهای قابل راستی آزمایی، ماندگار و عقلانی شده. با حضور کتاب در بطن جامعه شاهد کمرنگشان رنگ سخنرانان و خطیبان (بهعنوان سمبل فرهنگ شفاهی) در جامعه هستیم. اندیشمندان و دانشمندان دیگر بهجای اینکه خطیبان حاذقی باشند (چیزی که تا قبل از این بودند!)، اکنون نویسندگانی بودند که در کنج خانه یا کتابخانهای آرام گرفته و سخنانشان را با معجزه کتاب (و دیگر نشریات) به مردمان نه یک منطقه که تمام جهان میرساندند.
کتاب، رسانه دنیای مدرن است. کتاب بیش از آن که یک وسیله ارتباطی باشد، یک رسانه تولید معنا و یک رسانه معنا-بخش است. کتاب، ابزار مفاهمه و متعالیترین فرصت خود-بیانگری است. کتاب، یک فرصت بازاندیشی است. کتاب، توسعهدهنده قوه تخیل و خلاقیت آدمی است. کتاب، علاوه بر اینکه بستر گفتوگو است، خود شکلی از گفتوگو است. گفتوگوی نویسنده با خوانندگانش. توسعه کتاب در جامعه یعنی توسعه گفتوگو در جامعه. شاید این تعبیر چندان گزاف نباشد که دنیای مدرن، مدیون کتاب و متن مکتوب است. میزان توسعه کتاب و متن مکتوب در جهان امروز، نشاندهنده میزان توسعه عقلانیت در یک جامعه است.
اکنونکه در شرایط همهگیری ویروس کووید ۱۹ هستیم، جای خالی مهمانیها، دور همیها، جشنها، مسافرتها و سایر مراسمات و گرد همآییهایی اجتماعی و خانوادگی را با کتاب، این یار مهربان پر کنیم.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰