طلاق، از بهانههای کوچک تا شکافهای ناپیدا
در یکی از دفاتر ثبت طلاق، زنی آرام و بیحرف در گوشهای نشسته بود و در مقابل او مردی، هر کلمه را با فشار و عصبانیت بر زبان میآورد: «آخه چقدر بستنی میخوری؟ روزی بیست تا! صبح که بیدار میشی بستنی، ظهر بستنی، شب بستنی،» این ماجرا شاید برای ناظران لبخندآور باشد، اما برای این زوج مدتی است که از مرحله خنده گذشته و به یک مجادله فرسایشی رسیده است.
پرسش این است که آیا علاقه افراطی به بستنی میتواند، به تنهایی زندگی مشترکی را ویران کند یا این فقط نشانهای از زنجیرههایی از نارضایتیهای نهفته و فرسودگیهای عاطفی پنهان است.
طلاقهای با بهانههای کوچک، از «دوست داشتن بستنی» گرفته تا «تلخی چای صبحگاهی»، تصویری از مسائلی هستند که در سطحیترین لایه خود ساده و حتی خندهدار به نظر میرسند، در حالی که کارشناسان علوم اجتماعی تاکید میکنند که این بهانههای ظاهراً پیشپا افتاده در برخی موارد آخرین جرقه در رابطهای هستند که سالها زیر فشار اختلاف رفتارها یا سوءتفاهمهای مکرر بوده است، همان چیزی که جامعهشناسان از آن بهعنوان «نوک کوه یخ» یاد میکنند.
در این میان، تغییرات فرهنگی و اجتماعی، فشارهای اقتصادی و تحولات سبک زندگی نیز در شدت یافتن این اختلافات نقش دارند، از نقش شبکههای اجتماعی در تقویت حساسیتها گرفته تا نبود مهارتهای گفتوگو و حل مسئله، همه میتوانند عوامل پنهانی باشند که مسیر یک زندگی را به سمت جدایی سوق میدهند، فهم این لایههای پنهان، بدون اتکا به دادهها و آمار دقیق، امکانپذیر نیست.
مدیرکل ثبت احوال لرستان اظهار کرد: نرخ خام طلاق در این استان برابر با میانگین کشور است و به ازای هر هزار نفر، ۲.۳ طلاق ثبت میشود که رتبه ۱۵ یا ۱۶ کشوری را به خود اختصاص دادهایم، از سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۳، میزان ازدواج در لرستان حدود ۳۲ درصد کاهش داشته و در همین مدت، میزان طلاق حدود ۱۸ درصد افزایش یافته است.
فریبرز امیری می افزاید: دچر سال ۱۳۹۵ سه هزار و ۶۳۹ مورد طلاق به ثبت رسیده بود که این رقم در سال ۱۴۰۳ به چهار هزار و ۳۱۷ مورد رسیده، اگرچه روند طلاق طی سه تا چهار سال اخیر ثابت بوده است.
همایون عمودیزاده ، مدیرکل بهزیستی لرستان، می گوید: بسیاری از این جداییها با تقویت مهارتهای زندگی و برگزاری کارگاههای آموزشی قابل پیشگیری هستند. آموزشهایی مانند شیوه حل مسئله، گفتوگوی موثر و مدیریت خشم، نقشی اساسی در جلوگیری از فروپاشی خانوادهها دارند و لازم است، جوانان پیش از ازدواج با این مهارتها آشنا شوند.
کارشناس ارشد حقوق جزا و وکیل دادگستری در حوزه خانواده گفت: علت بسیاری از طلاقها ظاهراً مسائل کوچکی مانند تلخ بودن چای، فراموشی سالگرد ازدواج یا بیپاسخ گذاشتن یک پیام است، اما اینها در واقع نشانهای از کاهش تابآوری و ضعف در مدیریت اختلاف هستند.
آرام سلیمی منش به پروندههایی اشاره کرد که در آنها نامگذاری یک حیوان خانگی، تنظیم دمای کولر یا حتی ترتیب چیدمان وسایل خانه به درگیری شدید و سپس جدایی منجر شده است.
وی با تاکید بر تاثیر منفی الگوهای نادرست در شبکههای اجتماعی و نبود مهارت گفتوگو، افزود: کاهش صبر و برهم خوردن تعادل روابط عاطفی، جامعه را به سمت بحرانهای جمعی سوق میدهد.
وکیل دادگستری نقش وکیل خانواده را تنها محدود به روند حقوقی ندانست و گفت: وکلا میتوانند بهعنوان میانجی و مشاور عمل کنند، مشاورههای اجباری پیش و پس از ازدواج و همچنین پیش و پس از طلاق، به همراه دورههای توانمندسازی وکلای خانواده و اصلاح تصویر ازدواج در رسانهها می تواند، موثر باشد.
اختلافات کوچک، آنگونه که در ظاهر دیده میشوند، اغلب ریشه در تحولات عمیقتری دارند تغییرات اجتماعی، کاهش تعاملات واقعی، افزایش فشارهای اقتصادی و دگرگونی ارزشهای فرهنگی، زمینه را برای شکلگیری این جداییهای به ظاهر ساده فراهم کرده است، مواجه با این روند نیازمند نگاهی جامعهشناختی و برنامهریزی چندلایه است تا بنیان خانواده تنها با یک بستنی یا یک فنجان چای تلخ فرو نریزد.
جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی، میگوید: ماجرای «طلاق به دلیل بستنی خوردن» در نگاه اول شاید پیشپا افتاده به نظر برسد، اما واقعیت آن بسیار پیچیدهتر است.
پروین زمانی بیان کرد: رفتارهایی از این دست بهندرت علت انحصاری جدایی هستند و بیشتر بهعنوان نماد و نشانه مجموعهای از مشکلات عمیقتر عمل میکنند، مشکلاتی مانند نارضایتیهای انباشته، ضعف مهارتهای ارتباطی، تفاوت در سبک زندگی و ارزشها، تضادهای حلنشده و گاه حتی جنگ قدرت پنهان در این جا موثر هستند.
وی با اشاره به نظریه «کوه یخ» توضیح داد: آنچه دیده میشود، مانند خوردن روزانه چندین بستنی، تنها نوک ماجراست، اما زیر این سطح، تعارضات طولانیمدت و فرسودگی عاطفی انباشته شده در این بستر حتی یک رفتار کوچک میتواند «نقطه انفجار» شود.
این جامعه شناس افزود: در چنین روابطی، رفتار ظاهرا ساده ممکن است از سوی یکی از طرفین بهعنوان نمادی از بیتوجهی، خودمحوری یا حتی لجبازی تفسیر شود و این برداشتها به تشدید فاصله عاطفی منجر میگردد.
زمانی بر اهمیت «تقویت مهارت گفتوگو» و «یادگیری حل مسئله» در پیشگیری از چنین بحرانهایی تاکید کرد و ادامه داد: وقتی زوجین نتوانند در فضایی امن و بدون قضاوت درباره اختلافات خود صحبت کنند، مسائل کوچک به مرور زمان انباشته شده و به بحران تبدیل میشوند. وی تاکید کرد: توانایی شنیدن فعال، ابراز صریح نیازها و یافتن راهحلهای مشترک، میتواند بسیاری از اختلافات را پیش از آنکه به مرز جدایی برسند، رفع کند.
این پژوهشگر اجتماعی بیان کرد: برای تحلیل پدیدههایی مانند طلاق، نباید به دلایل ظاهری بسنده کرد، باید به ریشههای اجتماعی و روانی و تاریخچه ارتباطی زوج پرداخت، چرا که در یک رابطه فرسوده، حتی یک عادت ساده میتواند به ماشهچکان تصمیمی سرنوشتساز تبدیل شود با تقویت برخی مهارت های ارتباطی و ارتقای توان گفت و گو و حل مسئله در زوجین می توان بخش عمده ای از اختلافات کوچک و بزرگ را مدیریت و برطرف کرد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰