سیر آرامش ۲

مثلاً در مورد یک موضوع ناراحت کننده در ابتدا طبیعی است که برای آن غمگین شویم سپس آن را درک کنیم (( پذیرش )) و راجع به آن (( شناخت )) پیدا کنیم ولی نباید در آن غم باقی بمانیم و غم را به افسردگی تبدیل کنیم در مورد همه احساسات همین گونه می‌باشد یعنی تشخیص درست احساسات روبرو شدن با آن پذیرش ؛ شناخت و در نهایت تلاش برای مدیریت آن پس در ادامه بهتر است به فهم صحیح احساساتمان بپردازیم : برای این کار چند روش را شرح می‌دهیم.

به افکار و رویاهایتان توجه کنید برای شناخت صحیح احساسات خود و افکار و رویاهایتان رجوع کنید ما عادت کرده‌ایم که طبق یک الگوی قدیمی و به عبارتی یکنواخت فکر کنیم و به افکاری که در درون خود داریم توجهی نکنیم مثلاً ما گاهی درباره دیگران به راحتی می‌توانیم نظر بدهیم که فلان شخص ناراحت عصبانی خوشحال ترسیده ؛ مغرور یا حتی با اعتماد به نفس است اما از اینکه خودمان در چه سطحی از این موارد هستیم و چگونه این احساسات را تجربه می‌کنیم غافلیم یعنی ما بیشتر به دیگران نزدیک‌تر هستیم تا خودمان ما باید به افکار و رویاهای خودمان بیشتر توجه کنیم و آنها را به بخش آگاهانه ذهنمان منتقل کنیم این کار باعث می‌شود که مطالب زیادی درباره خودمان و روابطمان کشف کنیم مثلاً چه چیزهایی را واقعاً دوست داریم و یا متنفر هستیم این کار باعث می‌شود الگوهای ذهنی‌مان را بهتر بشناسیم آنها را به سطح بالاتری از آگاهی برسانیم .

دلخوری‌ های کهنه و قدیمی را پیدا کنید بسیاری از ما وقتی از نظر احساسی آسیب می‌بینیم چند روزی را با افکارمان درگیر هستیم و در نهایت آنها را سرکوب می‌کنیم اما در واقع هر آسیب روانی که به نظرتان بی‌اهمیت بود جدای از زمانی که رخ داده به مرور زمان باعث بیماری‌های جسمی سردردهای عصبی بیماری‌های خود ایمنی بی‌خوابی و می‌شوند اینگونه بیماری‌ها یا هر نوع دیگر از بیماری‌های روان تنی نشانه‌ای از احساسات سرکوب شده یا بیان نشده یا مسائل حل نشده ما می‌باشد که با پی بردن به آنها و برطرف کردن مسئله می‌توانیم خود را از بیماری نجات بدهیم پس برای شناخت و مدیریت احساسات خود حتماً زخم‌های کوچک و بی‌اهمیت را پیدا کنید و بنویسید فعلاً با این دو مورد بسنده می‌کنیم امید است راهی باشد برای پیوستن و قرار گرفتن در مسیر آرامش