الگوی ورزشی ام؛ هادی چوپان است
به گزارش قاب خبر: محمدرضا شاکری آزادکار لرستانی تمرین کشتی را از سن یازده سالگی یا دوازده سالگی همراه با برادرش شروع میکند آن هم نه از سر علاقه بلکه به واسطه حضور برادرش در کشتی.
او که این روزها تنها آرزو و خواستهاش خوشحال کردن دل مردم و خانوادهاش است، میگوید: من هیچ آرزویی ندارم جز اینکه دل مردم و خانوادهام را با کسب مدالهای جهانی شاد کنم.
بسیاری از کارشناسان ورزشی شاکری را پدیده جدید کشتی ایران و حتی جهان میدانند.
با توجه به رویه بالا و جنگندگی و توانایی بالای او در اجرای فنون کشتی، کارشناسان معتقدند اگر محمدرضا راه را درست برود میتواند سالها برای کشورمان در عرصههای بزرگ کشتی آقایی کند و مدال به دست آورد.
او که نوزده سال دارد و اهل بروجرد است میگوید در سر سودای قهرمانی المپیک را دارد، هدفی که برای رسیدن به آن تلاش میکند.
با این کشتی گیر جوان به بهانه مدال طلای کشتی آزاد جوانان جهان گفتوگوی تلفنی انجام دادهایم که خواندن آن خالی از لطف نیست.
خیلیها به دلیل علاقه رشته ورزشی را دنبال میکنند، شما هم جزو آن خیلیها هستید؟
راستش را بخواهید نه من علاقهی به کشتی نداشتم.
پس چطور وارد این عرصه شدید؟
من از یازده سالگی به واسطه اینکه برادرم در رشته کشتی فعالیت داشت سر تمرین کشتی میرفتم، تا اینکه با مربی اصلی محمدرضا دزفولی آشنا شدم.
یعنی کشتی را به طور رسمی یا جدی از چند سالگی شروع کردید؟
فکر میکنم سیزده یا ۱۴ سالگی، وزن ۲۵ کیلو، حدود شش سال که عضو تیم ملی هستم، خدا را شکر هر پنج سال هم نفر اول تیم ملی بودم.
اولین مدالی که در کشتی گرفتید؟
من به عنوان یک کشتی گیر گمنام در مسابقات قهرمانی نونهالان کشوری طلا گرفتم و همه را شکست دادم، حدود ۱۴ سالگی وارد اردوها شدم. با بچهها که رقابت میکردم خیلی جذاب بود.
یعنی این مدال برای ادامه کشتی انگیزه شد؟
راستش را بخواهید نه، با اینکه نفر اول وزن بالاتر بودم اما با یک وزن پایینتر از خودم که اهل مازندران بود باختم، با اینکه سنم کم بود اما خیلی به من برخورد که شکست خوردم، همین شکست روی من تاثیر گذاشت.
اولین قهرمانی بین المللی را کی بدست آوردید؟
در مسابقات نونهالان آسیا نفر اول شدم، همه را بردم همین آقا ابراهیم هم که من را شکست داده بود، بردم.
فکر میکردی مدال خوشرنگ آزاد جهان را از آن خود کنی؟
اینکه امسال طلا بگیرم بله، به مربیها گفتم میدانستم چون هم تمرین خوب بود و هم اینکه دوست داشتم با این برد دل مردم و خانوادهام را شاد کنم.
حدود سه ماه قبل از مسابقات کشتی آزاد جهان پدرم را از دست دادم و شرایط روحی بدی بر من و خانوادهام حاکم بود، دلم میخواست با مدال طلا هم دل ملت و هم خانوادهام را شاد کنم.
حریف آمریکایی شما حریف قدری بود؟
بله،حریف قدری بود اما خیالم راحت بود. رییس فدراسیون زنگ زد، چون کشتیها را دنبال میکرد و شیوه کشتی را برای من توضیح داد.
گفته بودید قبل مسابقه با خدا و امام زمان به اصطلاح «بسته» بودید؟
بله، من با خدا و امام زمان معامله کردم، گفتم اگر حق هستی که میدانم هستی خودت را نشان بده، به امام زمان گفتم این پرچم مال تو است، تو پرچم من را بالا ببر من هم پرچم تو را بالا میبرم و دل مسلمانان را شاد میکنم، همینطور هم شد. در واقع با خدا بسته بودم و هر کسی با خدا ببندد قطعا برد از آن اوست.
خوشحالی؟
بله خوشحالم که توانستم سر حرفم باشم و دل مردم را شاد کنیم، وقتی مردم برای استقبال آمدند و از هر طریقی خوشحالی خود را ابراز میکردند، برایم بهترین روزها و لحظات بود، یکی صورتم را میبوسید. دیگری سرم را. یکی اسپند دود میکرد. مگر میشود این همه محبت را دید و خوشحال نبود، مگر میشود پاسخ این همه محبت خالصانه را نداد، تا لحظهای که میتوانم برای خوشحال کردن دل مردم تلاش میکنم.
برای من پول و جایگاه مهم نیست، برای من همین محبتها کافی است، فدراسیون از من حمایت لازم را دارد همین جا هم از آقای دبیر که نقش مهمی در قهرمانی من داشت تشکر میکنم. وقتی پرچم کشور را در دستم گرفتم بهترین حس دنیا را داشتم و از خوشحالی در پوست خودم نمیگنجیدم.
بهترین مقامی که در کشتی میخواهد به آن برسی؟
قطعا المپیک، چون در المپیک کشتیگیران تک حضور دارند، دلم میخواهد بهترین باشم و مدال طلای المپیک را هم برای کشور و مردم خوبم به ارمغان بیاورم.
الگوی شما در کشتی چه کسی است؟
الگوی من کشتی گیر نیست، یک بدن ساز است.
چه کسی؟
هادی چوپان (قهرمان مسترالمپیا)
چرا او؟
چوپان معنی واقعی تلاش است ورزشکاری که نه از صفر که از زیر صفر شروع کرد و تلاش او مثال زدنی است، از تلاش از نوع رفتار و مهمتر از همه میهن دوستی او برایم ارزشمند است. هادی چوپان زمانی که مدال مستر المپیا را میگیرد خیلی از کشورها به او پیشنهاد میدهند اما به عشق وطن و مردمش قبول نمیکند.
اگر به شما هم پیشنهاد مهاجرت داده شود؟
من حتی نمیتوانم از لرستان هم خارج شوم، چه برسد به مهاجرت خارج از کشور، چون عاشق خاک و وطنم هستم.
مهمترین دلیلی که توانستی در عرصه کشتی حرف برای گفتن داشته باشی، چیست؟
تحمل بالا در تمرین، زیر فشار روحی و زندگی حتی در کشتی هم خیلی کم نشان میدهم خسته شدم، شاید جمله مناسبی هم نباشد اما من در کشتی به اصطلاح پر رو هستم یعنی در مقابل سختیها پا پس نمیکشم. وقتی در مسابقهای میبازم ناامید نمیشوم بلکه دنبال این هستم که جبران کنم، سال گذشته که باختم به سرمربی گفتم: آقا محسن من سال دیگر جبران میکنم و همین هم شد آقا محسن یادش بود حرفم را امسال که طلا گرفتم گفت مرحبا.
اینکه پدرتان نبود، جای خالیاش برایتان سخت بود؟
بله، من به پدرم خیلی وابسته بودم، یادم هست اولین مدال بین المللی را گرفتم به پدرم زنگ زدم قبل از عید بود، پدرم گفت عید را قبل از عید برای من آوردی و دیدن جای خالی او در این لحظات سخت بود.
بزرگترین آرزوی محمد رضا شاکری؟
شاید باورش برای شما سخت باشد اما من آرزویی ندارم جز خوشحال کردن خانواده و مردم. مسوولان این چند روز آمدند و رفتند، اما هیچ درخواستی را مطرح نکردم چون همین که دل مردم را شاد کنم برای من همه چیز است. این را از آقای دبیر یاد گرفتم که به من گفت اگر برای پول کشتی بگیری نمیتوانی، باید با خدا ببندی و دل مردم را شاد کنی.
مشوق اصلیات کیست؟
خانواده و مربیان در همه سطوح برای من کم نگذاشتند، اما حمایتهای پدرم چیز دیگری بود چون واقعا زحمت کشید. گاهی خودش دستش خالی بود اما برای من کم نگذاشت، مدال را هم به پدرم تقدیم میکنم.
خاطرهای از مسابقات جهانی داری؟
در همین مسابقه کشتی آزاد جهان یک دختر مسلمان که نظرم اهل بحرین بود در حال صحبت با مربیام بود، بعد از رفتن او از مربی پرسیدم موضوع چیست؟ گفت: این خانم از کشتی تو خیلی خوشش آمده، اما بیشتر از این خوشش آمده که پرچم امام زمان و اسلام را بالا بردی و از طرف خودش و هموطنانش تبریک گفته.
خیلی خوشحال شدم وقتی فهمیدم با مدال من نه تنها ایرانیان بلکه دل همه مسلمانان شاد شده و این برایم خوشایند و قشنگ بود.
جایگاه مردم نزد شما به عنوان یک کشتی گیر چطور است؟
یک کشتی گیر باید با مردم باشد، همان انرژی مثبت که از مردم روی تشک کشتی میگیری در موفقیت تاثیر گذار است، برای همین من با مردم خیلی رابطه خوبی دارم همین الان گفتم به برادرم من به جز ورزش یک آدم عادی هستم و میخواهم با مردم زندگی کنم.
به نظر من خدا خودش یک کار را مستقیم برای بندهاش انجام نمیدهد بلکه کار را به بنده میسپرد، پس باید علاوه بر خدا با بنده خدا هم رابطه خوبی داشته باشی.
پیش آمده خسته شوید؟
بله ، یک جاهایی که با وجود تمرین زیاد مدال نمیآوری فشار زیادی روی تو هست، جایی که حق تو را میخورند اما همیشه به خاطر پدرم و دلگرمیهایش برگشتهام، الان هم که نیست برای پدر و مردمم با سختیها میجنگم.
قصد ادامه تحصیل که داری؟
بله این مدت اردو و تمرین فشرده بوده، باور کنید ظرف ۷ ماه کمتر از ۲۰ روز را کنار خانواده بودم، برای مراسم پدر فقط توانستم یک روز باشم، اما دلم میخواهد درسم را ادامه بدهم چون یک کشتی گیر باسواد به نظرم موفقتر است.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰