روزی به نام عشقِ مادر

در پس همه‌ی آشوب‌ها و بی‌قراری‌های جهان، مادر نقطه‌ی توازن و سکوت است. او با نگاهِ پر مهرش، اضطراب‌ها را آرام و دل‌ها را بی‌قرار می‌کند. در هر لبخند مادر، اطمینان و امنیتی نهفته است که هیچ حصاری نمی‌تواند آن را در خود بگیرد. جهان از تپش قلب او نفس می‌کشد و زندگی، در نرمی دستانش معنا می‌گیرد.

در هر خانه‌ای، جایی میان صدای نفس‌های کودک و تپش بی‌قرار زندگی، زنی ایستاده، زنی که شانه‌هایش پناه اضطراب‌ها، صدایش آرامش قلب‌ها و دستانش آغوشی بی‌انتها است. نام او مادر است. همان که جهان زیر پا او است. او همان موجودی است که خالق مهربانی‌ها و معمار نسل‌ها است. جامعه از نگاه او معنا می‌گیرد، محبت از دستانش جاری می‌شود و امید، در سکوت و استقامتش قد می‌کشد.

زمان‌هایی که غبار اندوه بر دل‌ها می‌نشیند، دستان مادر مثل بارانِ آرامِ بهاری، امید را دوباره می‌رویانند. او شاید کمتر سخن بگوید، اما حضورش، ملموس‌ترین زبانِ آرامش است. هر کودکی با گرمای آغوش او می‌آموزد که عشق در خویشتنِ انسان جاری است، نه در گفتارِ بلند. سکوت مادر، گاه پرطنین‌تر از فریاد همه‌ی جهان است.

نگاه مادر، توانِ دیدنِ زیبایی‌ها در دل سختی‌هاست. او جهان را نه با معیار قدرت، بلکه با چراغ عشق می‌سنجد. مادران، نخستین آموزگارانِ فهم، احترام و مهربانی‌اند؛ آن‌هایی که با صبوریِ بی‌انتها، مفاهیمِ انسانیت را در دل فرزندانشان نهادینه می‌کنند. از این نگاه است که جامعه رنگ تفاهم می‌گیرد و روابط انسانی، معنا می‌یابد.

هر نسلی که می‌بالد، حاصل دستانِ زنی است که عشق را بر دل‌ها بنا کرده است. او نه فقط پایه‌گذارِ زندگی خانوادگی، بلکه معمارِ فرهنگِ مهر و ایمان است. از سکوت مادر، امید می‌روید و عشق جاری می‌شود؛ امیدی که می‌تواند فردایی روشن‌تر برای جامعه بسازد. پاسداشت مقام مادر، تجلیل از ریشه‌ی زندگی است؛ ریشه‌ای که جهان بر آن استوار مانده است.

در روزی که به نام زن و مادر آذین می‌شود، بیش از همیشه باید به یاد آوریم که کرامت زن تنها یک عنوان تجلیل‌ شده در تقویم نیست. او ریشه‌ای است که اگر پاس داشته نشود، هیچ درختی به بار نخواهد نشست و کودکی همان زمانی است که باید احترام و شناخت مقام زن را به کودکانمان آغاز کنیم، چرا که آینده، از نگاه آن‌ها ساخته خواهد شد.

در نگاه اسلام، زن موجودی است که کرامت و ارزش از لحظه آفرینش در وجودش نهاده شده است. او در متون دینی نه به‌عنوان موجودی فرودست، بلکه به‌عنوان انسانی کامل، صاحب اراده و برخوردار از حقوق مستقل معرفی شده است. در آیات و روایات، معیار برتری انسان نه بر پایه جنسیت، بلکه بر اساس پاکی دل، رفتار درست و اندیشه‌ای سالم بیان شده و همین اصل، زن و مرد را در مسیر رشد معنوی و اخلاقی در کنار یکدیگر قرار می‌دهد.

در آموزش‌های اسلامی، زن شخصیتی است که حق مالکیت دارد، اختیار تصمیم‌گیری برای زندگی خود دارد و می‌تواند همان‌قدر که در خانواده نقشی مؤثر ایفا می‌کند، در جامعه نیز نقش‌آفرین باشد. این تصویر، زن را نه در قالب موجودی وابسته، بلکه در قامت فردی مستقل با توانایی انتخاب و مسئولیت پذیرفتن به رسمیت می‌شناسد.

در این نگاه، مادر جایگاهی ویژه دارد. جایگاهی که در هیچ نظام فکری دیگری با این شدت برجسته نشده است. تحمل سختی‌های بارداری، پرورش کودک، مراقبت، رشد دادن و ساختن بنیان‌های اخلاقی انسان، همه بخشی از نقشی است که اسلام برای مادر ترسیم کرده است. در روایت‌های اسلامی از زنانی یاد شده که الگوهای ایمان، شجاعت، خرد و ایستادگی‌ هستند. زنانی که نقش‌ آنها تنها به خانواده محدود نبود، بلکه در اجتماع، فرهنگ و حتی تصمیم‌سازی‌های بزرگ نیز اثر گذاشته‌اند. این نمونه‌ها نشان می‌دهد که زن در نگاه اسلام توانایی حضور مؤثر در عرصه‌های مختلف را داشته و دارد، و هیچ مانعی در ذات دین برای شکوفایی استعدادهای او دیده نمی‌شود.

در مجموع، نگاه اسلامی به زن نگاهی سطحی یا تشریفاتی نیست، نگاهی است ریشه‌دار که ارزش زن را در کرامت انسانی او می‌بیند و او را به‌عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر در ساختن جامعه‌ای سالم و متعادل معرفی می‌کند. چنین جایگاهی زمانی به درستی درک می‌شود که جامعه بداند بزرگداشت زن تنها در یک روز خاص معنا پیدا نمی‌کند، بلکه در نوع رفتار، شناخت حقوق او و در تربیت نسلی که احترام را از کودکی بیاموزد، جلوه اصلی خود را نشان می‌دهد.

زنان موجوداتی با هویت مستقل، اراده و توانایی‌های برابرند. در جوامع انسانی، احترام به زنان و شناخت ارزش واقعی آنان، پایه‌ای برای عدالت و رشد اجتماعی است. زن نه تنها نقش مادری و همسری دارد، بلکه می‌تواند در جامعه، اقتصاد و فرهنگ نیز نقش‌آفرین باشد.

کودکی که در چنین محیطی رشد می‌کند، به طور طبیعی درک می‌کند که زنان موجوداتی مستقل با حقوق، کرامت و شخصیت خود هستند. این درک از کودکی، پایه و اساس رفتار برابر و احترام‌آمیز در بزرگسالی را شکل می‌دهد.

آموزش احترام به زن و مادر باید از همان سال‌های نخست زندگی آغاز شود. کودکان بیش از هر چیز از رفتار بزرگ‌ترها و اطرافیان خود می‌آموزند. وقتی والدین زنان را با محبت، احترام و رعایت حقوقشان می‌بینند، فرزندان به‌طور طبیعی می‌آموزند که زن موجودی ارزشمند است. رفتارهای ساده در خانه، مانند شنیدن نظر مادر، مشارکت در امور خانه و رعایت ادب در گفتگو، پیام‌های قدرتمندی به کودک منتقل می‌کنند. این آموزه‌ها نه با دستور دادن، که با الگو بودن بزرگ‌ترها شکل می‌گیرند.

بزرگسالان، به ویژه پدر و مادر، باید خودشان احترام به زن و زن‌سالاری را نشان دهند. وقتی کودکی ببیند پدر با مادر با محبت، احترام و توجه رفتار می‌کند، احترام به زنان را یاد می‌گیرد. برعکس، اگر مردی به زنی توهین کند یا او را نادیده بگیرد، کودک فکر می‌کند این رفتار طبیعی است.

الگو بودن تنها به خانواده محدود نمی‌شود، محیط مدرسه، مربیان، و اطرافیان نیز نقش مهمی در شکل‌دهی نگرش کودکان دارند. کودکان باید از همان سنین کم با مفاهیمی مانند احترام متقابل، ارزش انسان و رضایت دیگران آشنا شوند.

در دوره نوجوانی، این گفت‌وگوها درباره روابط سالم، عشق، تعهد و احترام به بدن و احساسات دیگران اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. کودکانی که این مفاهیم را می‌آموزند، در بزرگسالی روابطی سالم و احترام‌آمیز خواهند داشت.

خانه‌داری، نظافت، آشپزی و مراقبت از کودک، همه کار محسوب می‌شوند و باید به کودکان آموخته شود که انجام این کارها فقط وظیفه زن نیست. ارزش همه نقش‌ها چه اقتصادی، چه خانه‌داری، چه تربیتی  باید به رسمیت شناخته شود. کودکی که می‌بیند کمک در کارهای خانه یک مسئولیت مشترک است، احترام و همکاری را طبیعی می‌داند و یاد می‌گیرد که کارهای خانه ارزشمند هستند و نگاه جنسیتی به آن‌ها صحیح نیست.

رسانه‌ها و فضای مجازی نقش بزرگی در شکل‌دهی ذهن کودک دارند. تصاویر نابرابر، تحقیرآمیز یا جنسیتی از زنان، برداشت نادرستی از جایگاه و ارزش آن‌ها در ذهن کودک ایجاد می‌کند. ساخت فیلم ها و انیمیشن ها برای آموزش شناسانده شدن مقام زن و احترام به او از مهمترین مصادیق نقش رسانه ها در آموزش کودکان است.  والدین باید محتوای قابل مشاهده برای کودک را انتخاب کنند و با او درباره تفاوت واقعیت و تصویر صحبت کنند.

احترام به زن یعنی پرورش ذهنی که توانایی همدلی، درک احساسات و ارزش‌گذاری به انسان‌ها فارغ از جنسیت را داشته باشد. کودکی که همدلی و مهربانی یاد می‌گیرد، در بزرگسالی انسانی مسئولیت‌پذیر و برابرطلب خواهد شد و روابطش با زنان و جامعه بر پایه عدالت و احترام خواهد بود. با پرورش چنین کودکانی میتوانیم جامعه ای سالم داشته باشیم. جامعه ای که مقام واقعی زن را شناخته باشد و بتواند هر روز در پاسداشت مقام چنین موجود والایی جشن بگیرد نه فقط در یک روز خاص.