از کلاس درس تا صفحه نمایش؛ آموزش سنتی در برابر جذابیت سرگرمی دیجیتال
شبکههای اجتماعی امروز نه تنها به عنوان رقیبی برای آموزش های سنتی به شمار می روند بلکه چارچوب و روشهای یادگیری سنتی را به چالش کشیده و تغییر دادهاند. امروز اقبال نوجوانان و جوانان در قالب دانش آموزان و دانشجویان به شبکه های اجتماعی و یادگیری از طریق سرگرمی بیش از روش های سنتی است. امروز به مدد توسعه دیجیتال و عصر رسانه، آموزش دیگر محدود به معلم و کلاس نیست؛ یادگیرنده فعال، منابع متنوع، تعامل اجتماعی و جذابیت محتوا، عناصر جدید یادگیری در عصر دیجیتال شدهاند.
شبکه های اجتماعی اینترنتی، امروزه با استقبال فراوانی از سوی جوانان مواجه شده و جوانان، بخش قابل توجهی از اوقات فراغت خود را در این شبکهها سپری می کنند. در عصر جهانی شدن و با ظهور فناوری های نوین ارتباطی، یک فضای مجازی در کنار فضای واقعی ایجاد شده که این دو تأثیرات متقابلی بر یکدیگر دارند.
دسترسی گسترده به منابع دیجیتال مانند یوتیوب، اینستاگرام، تلگرام و پلتفرمهای مشابه حجم زیادی محتوای آموزشی را رایگان یا کمهزینه در اختیار مخاطبان قرار میدهند. این امر سبب یادگیری مشارکتی می شود که از طریق گروهها و انجمنهای آنلاین فضای تبادل تجربه و پرسشوپاسخ را فراهم میکنند.
با انعطافپذیری زمانی و مکانی در این نوع آموزش کاربر میتواند هر زمان و هر کجا یاد بگیرد؛ این ویژگی بهویژه در آموزش غیررسمی اهمیت دارد.انگیزش و جذابیت ایجاد شده با استفاده از ویدئو، تصاویر، اینفوگرافیک و محتوای تعاملی باعث میشود یادگیری سرگرمکنندهتر و ماندگارتر شود در این وضعیت یادگیری شخصیسازیشده و الگوریتمها محتوای مرتبط با علاقه و نیاز کاربر را پیشنهاد میدهند.
همراه شدن آموزش سنتی با عصر دیجیتال شاید سخت اما شدنی باشد زیرا آموزش خارج از چارچوب رسمی و سنتی سطحیشدن یادگیری را به دنبال دارد، در آموزش از طریق مبادی غیررسمی محتوا معمولاً کوتاه و گذراست؛ این میتواند به یادگیری سطحی یا ناقص منجر شود.
اعتبار منابع نیز در این میان زیر سوال می رود، هر کسی میتواند محتوا تولید کند از این رو همیشه صحت علمی مطالب تضمینشده نیست مساله ای که نقطه اصلی در چالش آموزش ها به شیوه نوین به شمار می رود.وابستگی و حواسپرتی ایجاد شده از این طریق شاید نتواند نیازهای آموزشی دانشجویان و دانش آموزان را پاسخ دهد، حضور در شبکهها اغلب با محتوای غیرآموزشی همراه است و میتواند تمرکز یادگیرنده را کاهش دهد.
با این وجود شاید یکی از دلایل عدم رغبت و همه گیر نشدن آموزش های دیجیتال شکاف دیجیتال ایجاد شده است که همه اقشار جامعه به یک اندازه به ابزار و اینترنت پرسرعت دسترسی ندارند.
با وجود همه چالش ها نباید از تاثیر شبکه های اجتماعی بر آموزش نسل جدید غافل شد.در این فضا کارکردهای کلیدی توسعه آموزش های دیجیتال می تواند فضای سنتی را به هماهنگی با فضای جدید سوق داده و میزان یادگیری را افزایش دهد. ابزارهای دیجیتال ابزار مکمل آموزش رسمی می توانند قلمداد شوند، از این روست که مدارس و دانشگاهها از شبکههای اجتماعی برای اطلاعرسانی، تکالیف و حتی کلاسهای زنده استفاده میکنند اما مساله مهم بی توجهی به روند رو به رشد محتوای سرگرمی در شبکه های اجتماعی است که ناخودآگاه قشر جوان را به سوی خود می کشند.
آموزش غیررسمی و مادامالعمر برای نسل جدید ضروری و حیاتی است، افراد مهارتهای حرفهای (مثل زبان، نرمافزار، یا حتی مهارتهای هنری) را در این فضاها یاد میگیرند.و مساله ای مهم که مورد توجه سازمان های جهانی نیز قرار دارد، توسعه سواد رسانهای است، حضور در این فضا فرصتی برای یادگیری تحلیل انتقادی پیامها و تشخیص اطلاعات درست از نادرست است که باید به دانش آموزان و دانشجویان آموزش داده شود.
نفی و نادیده گرفتن رونق آموزش ها در شبکه های اجتماعی و فضای دیجیتال چالشی است که امروز در نظام آموزشی کشور باید با تولید محتوای موثر پاسخ داده شود.
امروزه با گسترش شبکههای اجتماعی و توسعه رسانههای دیجیتال، آموزش مبتنی بر سرگرمی بیش از پیش مورد استقبال قرار گرفته است. برخلاف روشهای سنتی که اغلب رسمی و خشک هستند، این سبک آموزشی با ترکیب یادگیری و تفریح، تجربهای جذاب و تعاملی برای مخاطب فراهم میکند.
کارشناسان معتقدند شبکههای اجتماعی نقش کلیدی در این روند دارند. ویدئوهای کوتاه آموزشی در اینستاگرام، بازیهای یادگیری در یوتیوب و فعالیتهای تعاملی در تلگرام، یادگیری را به تجربهای سرگرمکننده و قابل دسترس تبدیل کردهاند.
تجربه نشان میدهد که روشهای سرگرمکننده انگیزه یادگیری را به شکل قابل توجهی افزایش میدهند. مزیت دیگر آموزش مبتنی بر سرگرمی، تعامل و یادگیری فعال است. کاربران نه تنها محتوا را مشاهده میکنند، بلکه در بازیها، مسابقات و چالشهای آنلاین شرکت میکنند و مفاهیم را بهتر درک میکنند. در مقابل، آموزش سنتی اغلب محدود به کلاس و کتاب است و انگیزه و مشارکت یادگیرنده کمتر فعال میشود.
با این حال، کارشناسان هشدار میدهند که موفقیت این روش نیازمند طراحی خلاقانه، محتوای معتبر و توجه به تنوع یادگیرندگان است. اگر محتوای سرگرمکننده صرفاً جنبه تفریحی داشته باشد و یادگیری واقعی را تقویت نکند، نتیجه مطلوب حاصل نخواهد شد از سویی نیز اگر آموزش های سنتی نتواند همپای رقیب خود حرکت یابد، مرجعیت خود را از دست خواهد داد.با این حال، تجربه کاربران و روند گسترش رسانههای دیجیتال نشان میدهد که آموزش مبتنی بر سرگرمی در عصر شبکههای اجتماعی، جایگاه ویژهای یافته و توانسته بسیاری از محدودیتهای آموزش سنتی را جبران کند.
علاوه بر این، نقش معلم نیز تغییر کرده است و دیگر صرفاً به عنوان منبع انتقال دانش عمل نمیکند؛ بلکه به راهنما و تسهیلکننده یادگیری تبدیل شده است. دانشآموزان و دانشجویان امروز به جای دریافت صرف اطلاعات، با حل مسئله، پروژههای گروهی و فعالیتهای تعاملی، مهارتهای عملی و تفکر انتقادی خود را پرورش میدهند.
همچنین، یادگیری شخصیسازیشده از طریق الگوریتمهای شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای آموزشی امکانپذیر شده است؛ هر فرد میتواند بر اساس علاقه، سطح دانش و سرعت خود، مسیر یادگیری خود را انتخاب کند. این روند باعث افزایش انگیزه، تعهد و مشارکت یادگیرنده میشود و یادگیری را از حالت تحمیلی به تجربهای لذتبخش و موثر تبدیل میکند.
در نهایت، برای بهرهگیری کامل از این تغییرات، نهادهای آموزشی نیاز دارند که ساختارها و محتوای خود را بازطراحی کنند، فناوریهای نوین را در برنامه درسی جای دهند و روشهای ارزیابی دانش را با سبکهای تعاملی و مهارتمحور هماهنگ سازند. تنها با چنین تحولاتی است که آموزش میتواند همگام با عصر دیجیتال پیش برود و نسل جدید یادگیرنده را برای چالشهای آینده آماده کند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰شما باید وارد سایت شوید تا بتوانید نظر دهید.