وقتی برای اشتغال سراغ فرش‌بافی می‌روی اما کارآفرین نمونه می‌شوی!

قاب خبر: داستان فرش‌بافی مهناز کریمی کارآفرین بروجردی هم در نوع خودش جالب است، او در ۳۷ سالگی بدون اینکه تجربه‌ای از فرش بافی داشته باشد، تصمیم می‌گیرد سراغ بافندگی فرش برود و به صورت دستمزدی کار کند تا هم بیکار نباشد هم اینکه کمک هزینه خانواده باشد، اما طولی نمی‌کشد که یک کارگاه در روستا راه‌اندازی می‌کند‌، و امروز یکی از کارآفرینان موفق در حوزه فرش دست باف و به عنوان یک مخترع عضو پارک علم و فناوری هم هست.

به گزارش قاب خبر: مهناز کریمی ۴۱ ساله، سال ۹۷ به یک آموزشگاه مراجعه می‌کند و حدود سه ماه دوره فرش بافی را فرا می‌گیرد و به دلیل علاقه زیاد تصمیم به راه‌اندازی کارگاه می‌کند.

داستان فرش بافی مهناز کریمی کارآفرین بروجردی هم در نوع خودش جالب است، او در ۳۷ سالگی بدون اینکه تجربه‌ای از فرش بافی داشته باشد، تصمیم می‌گیرد سراغ بافندگی فرش برود و به صورت دستمزدی کار کند تا هم بیکار نباشد هم اینکه کمک هزینه خانواده باشد، اما طولی نمی‌کشد که یک کارگاه در روستا راه‌اندازی می‌کند‌.

او نه تنها یک کارآفرین موفق است بلکه ایده طراحی فرش تاشو او ثبت اختراع هم شده است.

خانم کریمی که می‌خواهد در آینده یک تاجر بزرگ در حوزه فرش باشد، به تولید علاقه زیادی دارد و از همه توان خود برای موفقیت در این حوزه استفاده می‌کند.

او می‌گوید: در فرش دست باف یک آرامشی است که انسان را جذب می‌کند و به طرف خود می‌کشاند، الیاف فرش دست باف طبیعی است و یک حس و حال خوب را ایجاد می‌کند.

با این کارآفرین جوان و خلاق که کانون زنان توانمند کشور زیر نظر نهاد ریاست جمهوری او را به عنوان یکی از کارآفرینان برتر انتخاب کرده است، گفت‌وگویی ترتیب داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

 

معمولا افرادی که در حوزه فرش فعالیت دارند از سنین نوجوانی و حتی کودکی شروع کرده‌اند، چطور شد شما از ۳۷ سالگی به فکر افتادید؟

واقعیتش را بخواهید من با این نیت که دستمزدی کار کنم سراغ فرش بافی رفتم، چون می‌خواستم کمک خرج خانواده باشم. پس تجربه‌ای از فرش بافی نداشتید؟ دقیقا، با اینکه در روستا زندگی کردم نه من و نه هیچ کدام از اعضا خانواده در حوزه فرش فعالیت و تجربه‌ای نداشتیم. چه سالی شروع کردید؟

سال ۹۷، حدود سه ماه آموزش فرش دست باف را در یک آموزشگاه گذراندم.

توانستید با فرش بافی ارتباط برقرار کنید؟

بله، در فرش بافی یک آرامشی است که انسان را جذب می‌کند و به طرف خود می‌کشاند، چون الیاف فرش دست باف طبیعی است و یک حس و حال خوب را ایجاد می‌کند. به حدی به فرش‌بافی علاقه پیدا کردم که اولین کارم که یک تابلو فرش با منظره است، یادگاری برداشته‌ام. یادم هست وقتی تابلو فرش را شروع کردم آن را به خانه آوردم، همسرم و پسرم هم یاد دادم.

 

شما گفتید که برای درآمد سراغ فرش بافی رفتید، چطور تابلو را نفروختید؟

گفتم که به حدی برایم ارزش داشت با اینکه قیمت خوبی هم روی تابلو گذاشته بودند اما نفروختم، چون از رج به رج آن خاطره داشتم.

تصور من از فرش یک اتاق تاریک با یک دار چوبی بود، اما وقتی ورود کردم، آنقدر برایم جذابیت داشت که وقتی قلاب را قلاب را دست می‌گرفتم و گره می‌زدم گذر زمان را حس نمی‌کردم.

 

از چه زمانی به فکر راه‌اندازی کارگاه افتادید؟

سال ۹۸ بود به نظرم بعد از سه ماه آموزشی در آزمون فنی حرفه‌ای شرکت کردم و مدرک را گرفتم، همان موقع در ذهنم راه اندازی کارگاه مطرح بود، به خانه فرش بروجرد مراجعه کردم و گفتم که می‌خواهم کارگاه بزنم. گفتند باید یک دوره درجه یک و دوره مربیگری را هم بگذرانی، بعد از گذراندن این دوره سراغ مجوز رفتم و با سختی موفق شدم.

 

در شهر کارگاه را راه‌اندازی کردید؟

من از روستا شروع کردم، چون توان مالی نداشتم، جایی که برای کارگاه اجاره کرده بودم اصلا شرایط خوبی نداشت، وقتی رئیس خانه فرش بروجرد مکان را دید گفت زودتر برویم تا خانه روی سرمان آوار نشده است.

شاید باورتان نشود من از یک دار قالی شروع کردم، میز و صندلی دست دوم و کهنه را برای کارگاه تهیه کردم، ساعت دیواری را خواهرم به من هدیه داد، استاد درجه یکی که فرش بافی را به من یاد داده بود یک دار قالی هدیه داد، اینطور برایتان بگویم از صفر شروع کردم‌.

 

سخت نبود؟

من دستی به سر و روی خانه کشیدم و فضای صمیمی در کارگاه ایجاد کردم، یک رادیو هم داشتیم که هر صبح روشن می‌کردم.

چون از شهر به روستا می‌رفتم ناهار را هم با خودم می‌بردم، خانواده هم گاهی بودند و جو صمیمی حاکم بود.

 

زنان روستا از کارگاه استقبال کردند، یعنی کسی برای آموزش به کارگاه مراجعه کرد؟

بله، گفتم که یک فضای صمیمی در کارگاه حاکم بود، من با عشق فرش بافی را توصیف می‌کردم و همین باعث شد زنان زیادی از روستا برای آموزش به من مراجعه کنند، همان یکسال ۸۰ نفر را آموزش دادم. بیشترشان به طور مستقل سراغ فرش بافی رفتند، اما سه نفر به طور مداوم برای من فرش می‌بافتند.

 

همچنان در روستا ماندید؟

خیر، بعد از یک سال کارگاه را در طبقه پایین پدر شوهرم راه‌اندازی کردم، یک پارکینگ تمیز و مرتب با دارهای قالی زیادی که قابل مقایسه با کارگاه روستا نبود.

 

شما جزو شرکت‌های فناور پارک علم و فناوری هستید، درست است؟

بله، زمانی که دانشجو مدیریت کسب و کار بودم با ارائه یک طرح در برنامه برنامه ایده شو شرکت کردم و توانستم مقام سوم را کسب کنم.

 

طرحتان در حوزه فرش دست باف بود؟

بله، طراحی فرش تاشو، که ثبت اختراع شد، در آینده نه چندان دور از این طرح رونمایی می‌شود، در حال حاضر هم عضو شرکت‌های فناوری لرستان هستم، برند محصولات هم ویرو است.

 

چند نفر در حال حاضر در کارگاه شما مشغول فرش بافی، هستند؟

بله، در حال حاضر هم علاوه بر آموزش‌هایی که دارم، ۱۲ نفر تمام وقت در خانه به فرش بافی مشغول هستند، البته قرار است طبق تفاهم نامه‌ای که با امور زندان‌ها منعقد کرده‌ایم چند نیرو را صبح تا ساعت ۲ در اختیار من قرار بدهند.

پروژه احیا نقوش سنتی لرستان را برای میراث فرهنگی انجام دادم، پروژه بزرگی بود، یک سال هم راهبر شغلی کمیته امداد بودم.

 

خیلی از فعالان حوزه فرش از بازار گلایه دارند؟

راستش را بخواهید، راضی هستم، ممکن است مشکلاتی داشته باشیم اما طوری نیست که تولیدات شامل تابلو فرش، گلیم و فرش، متوقف باشد، در نمایشگاه‌های مختلف ملی و استانی محصولاتم را عرضه می‌کنم، البته میراث فرهنگی هم گلیم را از ما خریداری می‌کند.

 

به فکر صادرات هستید؟

بله، اما همانطور که می‌دانید صادرات نیازمند سرمایه‌گذاری کلان است، من عضو هیات مدیره کنسرسیوم فرش لرستان هم هستم و و موضوع صادرات را در قالب یک برنامه تعریف کردیم.

 

ارگانی به شما کمک کرد؟

پارک علم و فناوری اولین جایی بود که به من کمک کرد، تسهیلات پرداختی و حمایت پارک باعث شد تولید تابلو فرش‌های من افزایش پیدا کند، اداره صنعت و معدن هم حمایت‌هایی را در قالب تسهیلات از من داشت.

 

همسرتان مخالف کار شما نبود؟

نه تنها مخالف نبود، بلکه پا به پای من آمد و بی دریغ از حمایت کرد، همین حمایت‌ها به من انگیزه داد تا با جدیت کار را جلو ببرم، یادم هست در یک مقطعی پول خرید دو چرخه پسرم را هم در کارگاه هزینه کردم.

 

شما به دنبال خلاقیت در حوزه فرش هم بوده‌اید؟

بله، در حوزه فرش باید از نظر مشتری شناخت داشته باشی و تولیدات به شکلی باشد که بتوان بازار را جذب کرد، نکته دیگر احیا طرح‌های سنتی و ارائه طرح‌های خلاقانه است، من در حوزه گلیم روی کارهای ریز مانند جا مدادی و کیف هم کار می‌کنم چون برای مشتری به ویژه جوانان جذابیت دارد.

 

از درآمد راضی هستید؟

بله، من که از صفر شروع کرده بودم الان برای خودم توانسته‌ام سرمایه‌ای دست و پا کنم، از طرفی چندین نفر هم سر این سفره مشغول هستند. البته من اکنون در حال کاشتن هستم تا زمانی که محصولم جواب بدهد و محصولم را درو کنم.

 

چه آرزویی داری؟

دوست دارم یک صادرکننده در حوزه فرش باشم، من تولید را دوست دارم و دلم می‌خواهد در کارم پیشرفت کنم.