سازمان هوشمند: ذی نفعان آگاه، مشتریان راضی

این تغییر ورفتن به سمت هوشمندی سازمان و کسب وکار، توانسته راه را برای توسعه هرچه بیشتر وبهتر، هموارتر کند. سازمان هوشمند امروز با بهره گیری از فناوری های نو مانند هوش مصنوعی، ذخیره‎سازی ابری، پردازش داده، علم داده و داده‎های کلان می تواند در توسعه کسب وکار و رسیدن به کاهش هزینه ها و افزایش درآمد، موفق باشد .

هوشمندسازی کسب وکار همچنین به بهبود کارآیی و عملکرد،ایجاد موقعیت‎های تازه و فرصت‎های جدید کسب و کار،شناخت ریسک‎های آتی، امکان برنامه ریزی درست بر روی منابع انسانی و بهبود مدیریت ارتباط با مشتری منجر می شود.

در چنین شرایطی کمتر کسب وکاری هست که برای موفقیت و حفظ شرایط رقابتی خود به درجه ای از هوشمند سازی نیاز نداشته باشد .

هوشمندی سازمان و کسب وکار اما نیاز به مدیریتی متحول دارد. مدیریت کسب وکارهوشمند یک مدیریت خودکار است، نه سیستمی . مدیریت فرایند کسب و کار هوشمند به سازمان ها کمک می کند تا با ایجاد خودکار خط مشی ها و رویه های خود، مرکزیت مشتری را محکم کنند.
در سفرطولانی مدیریت سیستمی به مدیریت خودکار هوشمند، مدیراز پیشرفت در بهبود فرایند، تبدیل کسب وکار، اتوماسیون کاری، قوانین کسب و کار، تجزیه و تحلیل، معماری سازمانی، اینترنت و همکاری اجتماعی تکامل یافته پیروی می کند که به سازگاری سازمانی منجر می شود. شرکت سازگار به طور مداوم اهداف کسب و کار خود را به خط مشی ها و روش های عملیاتی با شفافیت، دید و کنترل کامل تقسیم می کند واز همه مهمتردر پاسخ به تغییرات، سریع و فعال است.

خبر شگفت آور برای هوشمندی کسب وکار این است که در آینده ای بسیار نزدیک ، سازمان هایی موفق هستند که هوشمند باشند؛ چابک و نوآور و از نظر عملیاتی توان رقابت سخت را داشته باشند. آنها باید بتوانند در بازارهای متنوع اثربخشی لازم را داشته و از نیازمندی‌های متغیر ذی‌نفعان آگاه باشند. این سازمان‌های هوشمند واقعا سازمان‌هایی «آماده برای آینده» هستند و برای هر آنچه در آینده ممکن است رخ دهد، آماده‌اند.

یک سازمان هوشمند حتی دولتها را مجبور می کند در برابر تحولات مقاومت را کنار گذاشته وهمسو شوند. در انقلاب دیجیتال زمانی که به دنیای کسب وکارهوشمند وارد می شوید، درآمدبیشتری در ازای وقت کمتر به دست می آورید.طبیعتا نیروی انسانی در یک سازمان هوشمند با صرف وقت کمتر راندمان کاری بالاتر و رضایت شغلی بهتری خواهد داشت

همه آنچه تا به اینجا گفته شد دلایلی ست که نشان می دهد شرکت مخابرات ایران نیز بنابر برنامه پنجساله ای که به عنوان راهبرد شرکت درنظر گرفته است؛ قدم در این راه گذاشته تا این سفر طولانی اما ناگزیر را به همت مدیران و سرمایه های انسانی اش، تجربه کند تا در نهایت با کمک ذی نفعان آگاه ومشتریان راضی و نیروی انسانی خود، یکه تاز بازار رقابت آی سی تی در ایران و حتی در خارج از مرزهای کشور باشد .

و این آینده ای که ترسیم شده بسیار نزدیک است اگر تغییر و تحول از تک تک مدیران، کارشناسان، متخصصان و سایرنیروی انسانی شرکت آغاز شود. امید است با فرارسیدن بهار که بهترین بازگوکننده ضرورت تحول در دنیاست؛ همه ما ابتدا تحول از خود را آغاز کرده و سپس با تحول در سازمان خود همسو و همراه شویم تا شرکت مخابرات ایران را سربلند و افتخار آفرین دوباره بسازیم و خود نیز به اینکه در چنین سازمانی فعالیت می کنیم؛ ببالیم.

محمدرضا بیدخام