چندهمسری در واقعیت
به گزارش قاب خبر: پدیده چندهمسری هر چند با دیدی منفی در جامعه به خصوص از سوی اغلب زنان نگریسته میشود اما همچنان به ثبت میرسد. اواسط اسفندماه گذشته بود که «علیرضا رحیمی» معاون امور جوانان وزارت ورزش آماری از این پدیده را اعلام کرد.
وی با اشاره به این که این سبک در جامعه ایرانی مقبولیت اجتماعی ندارد، بیان داشت: بر اساس آمار رسمی سال ۱۴۰۱، حدود ۱.۵ درصد از ازدواجهای ثبت شده شامل چندهمسری است که این میزان حدودا معادل ۳۰۰ هزار مرد ایرانی است؛ پدیدهای که در شهرهای بزرگ و نسبتا مدرن کمتر به چشم میخورد اما در استانهایی نظیر کرمان، سیستان و بلوچستان، گلستان، کردستان و خراسان جنوبی همچنان مشاهده میشود.
این ارقام البته مربوط به موارد ثبت شده است و طبیعتا شمار قابل توجهی از موارد چندهمسری نیز به دلیل عدم ثبت رسمی بیرون از این آمار اعلانی میماند. در نگاه نخست، این وضعیت، زنان و فرزندان حاصل از این روابط غیررسمی را در معرض آسیبهای جدی حقوقی و اجتماعی قرار میدهد و چالشهای متعددی را برای جامعه به همراه دارد.
به طور کلی و از دید بسیاری از ناظران، در جامعه امروز ایران، پدیده چندهمسری موضوعی حساس و محل مناقشه است. این نوع از ساختار خانوادگی که در آن یک مرد به طور همزمان با بیش از یک زن ازدواج میکند، نه تنها ابعاد فردی و خانوادگی پیچیدهای را در بر میگیرد، بلکه پیامدهای متعددی بر ساختار اجتماعی، حقوق زنان و سلامت روانی جامعه برجای میگذارد.
از این منظر، چندهمسری میتواند به بحران عاطفی تبدیل شود. نظام خانواده بر پایه اعتماد، امنیت و تعلق خاطر بنا شده اما ازدواج مجدد مردان حتی با رضایت اولیه همسر اول، در بسیاری از موارد به حس طردشدگی و رقابت ناسالم بین همسران و کاهش کیفیت رابطه منجر میشود.
کودکان در چنین خانوادههایی، با تعارض وفاداری و احساس بیثباتی مواجه میشوند که میتواند تأثیرات بلندمدتی بر سلامت روان آنها داشته باشد. برخی مطالعات نشان میدهند که حتی در مواردی که زنان به ظاهر موافقند، فشارهای اجتماعی و اقتصادی، تصمیمگیری واقعا آزاد را زیر سوال میبرد.
صادقی: افزایش آمار چندزنی، به ویژه در کشور ما و بسیاری از جوامع دیگر، ابهامات جدی را مطرح میکند؛ بهخصوص زمانی که انتظار میرود پیشرفتهای فرهنگی به کاهش چنین پدیدههایی منجر شود
در این پیوند، پژوهشگر ایرنا گفتوگویی با «معصومه صادقی» روانشناس خانواده و «نصرالله منصوری» روانشناس و مشاور خانواده داشته که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
به گفته صادقی، بحث اصلی ما در مورد چندهمسری و تبعات اجتماعی آن است اما در ابتدا باید به واژهشناسی این موضوع بپردازیم. این پدیده نه یک پدیده نوین است و نه لزوما باید آن را چندهمسری نامید. این مساله از قدیمالایام در تمامی جوامع مطرح بوده است. نکته مهمتر اینکه، واژه دقیقتر و رایجتر برای این مفهوم چندزنی است. چندزنی به معنای ازدواج همزمان یک مرد با بیش از یک زن است و وقتی از چندهمسری صحبت میشود، منظور بیشتر شکل قانونی و رسمی آن است. پس میتوان گفت این موضوع بیشتر از آنکه یک پدیده قانونی باشد، یک چالش و پارادوکس اجتماعی است.
وقتی یک روانشناس اجتماعی به مساله چندزنی نگاه میکند، کارش بسیار دشوار میشود. از یک سو، با این واقعیت مواجه است که این پدیده با شرع و قوانین ما ناهمخوان نیست اما از سوی دیگر، همین پدیده از لحاظ روانشناختی به هیچ وجه امری پسندیده تلقی نمیشود.
یکی از دلایلی که برای چندزنی مطرح میشود، همسویی آن با غرایز و نیازهای طبیعی بسیاری از گونههای زیستی است. این مساله موجب میشود که یک فرگشت برای جنس مذکر فراهم شود و شانس تولیدمثل در جامعه بالا برود. از سوی دیگر افزایش آمار چندزنی، به ویژه در کشور ما و بسیاری از جوامع دیگر، ابهامات جدی را مطرح میکند؛ بهخصوص زمانی که انتظار میرود پیشرفتهای فرهنگی به کاهش چنین پدیدههایی منجر شود. در این باره باید گفت که این مساله ریشههای پیچیدهای داشته و صرفا به یک عامل محدود نمیشود.
صادقی درباره آسیبهای این پدیده بیان میدارد: یکی از اصلیترین تبعات چندزنی، آسیبهای روانی عمیق برای زن اول است. غریزه تمامیتخواهی در روابط عاطفی و زناشویی، یک نیاز طبیعی و حیاتی برای بسیاری از افراد، به ویژه زنان است. وقتی این غریزه به چالش کشیده میشود و زن ناچار به شریک کردن همسرش با دیگری میشود، احساساتی مانند طردشدگی، بیارزشی، حسادت شدید و خیانت دیدن ممکن است در وی به وجود میآید.
این احساسات میتوانند منجر به افسردگی، اضطراب، کاهش عزت نفس و حتی در موارد شدید، افکار یا اقدام به خودکشی شود. امنیت عاطفی و روانی زن به شدت خدشهدار میشود و این اتفاق میتواند پایههای سلامت روانی او را متزلزل کند. محیط خانواده نیز در این شرایط به محلی برای تنش و عدم امنیت تبدیل میشود که بر رشد و سلامت روانی فرزندان نیز تأثیر منفی میگذارد.
ازدواجهای تحمیلی، چه برای پسر و چه برای دختر، میتواند دلزدگی ایجاد کرده و فرد را به سمت یافتن همسری دیگر سوق دهد. همچنین، در برخی خانوادهها، مردان نحوه تکریم و احترام به همسر را به درستی نیاموختهاند
منصوری روانشناس و مشاور خانواده نیز در گفتوگو با پژوهشگر ایرنا میگوید: در دین اسلام، ازدواج فینفسه واجب نیست اما اگر فردی با دوری از آن دچار معصیت شود، بر او واجب میگردد. در فقه شیعه، ازدواج موقت نیز تحت شرایط خاص و با رعایت عدالت میان همسران مجاز است. با این حال، ازدواج موقت به دلایلی چون آمیختگی با هوسرانی مردانه و بدبینی زنانه نتوانسته جای خود را در جامعه باز کند.
گرایش به چندزنی از عوامل متعددی نشأت میگیرد که اغلب ترکیبی از نیازهای فردی و چالشهای درون خانواده است. نیازهای جنسی برآوردهنشده یکی از دلایل اصلی مطرح شده برای این پدیده است. علاوه بر این، احساس استغنای مالی نیز نقش پررنگی ایفا میکند؛ معدودی از مردانی که از وضعیت مالی خوبی برخوردارند، ممکن است خود را نیازمند محدود شدن به یک همسر نبینند و گمان کنند حق بهرهمندی از همسران بیشتر را دارند. از سوی دیگر، مشکلات درون خانواده اصلی نیز به این تمایل دامن میزند.
ازدواجهای تحمیلی، چه برای پسر و چه برای دختر، میتواند دلزدگی ایجاد کرده و فرد را به سمت یافتن همسری دیگر سوق دهد. همچنین، در برخی خانوادهها، مردان نحوه تکریم و احترام به همسر را به درستی نیاموختهاند و ارزش والای زن را درک نمیکنند. نهایتا، فضای ناامن و پرنزاع خانه که به نبود تفاهم و دلزدگی مرد از همسر فعلی منجر میشود، عاملی قدرتمند در سوق دادن مردان به سمت چندزنی و جستجوی آرامش در محیطی دیگر است. این عوامل، همگی در کنار هم، زمینههای پیچیدهای را برای گرایش به چندزنی فراهم میآورند.
به گفته این روانشناس، با وجود پیشرفتهای فرهنگی، آمار چندزنی در سالهای اخیر رو به افزایش است. این پدیده ممکن است با تغییرات اجتماعی نیز مرتبط باشد؛ عدهای بر این باورند که در دهههای اخیر، حتی توسط برخی از خود زنان، حرمت آنها کاهش یافته است. این امر به دلیل سهولت در گفتوگو و برقراری ارتباط در شبکههای اجتماعی است که باعث میشود زنان خود را در مقام مقایسه قرار دهند و کمتر برای خود ارزش و شأن قائل شوند و به راحتی به ازدواج با مردی که همسر دارد، به عنوان همسر دوم یا سوم، رضایت دهند.
همچنین در برخی خانوادهها، احترام بیش از حد به پسر و کمارزش شمردن دختر، میتواند در آینده باعث شود پسر همسر را ابزاری ببیند که میتواند چندین مورد از آن را داشته باشد. دختر نیز به دلیل عدم عزت نفس، ممکن است به راحتی به ازدواج چندم تن دهد. برداشت اشتباه از آزادی مردانه نیز متأسفانه موجب شده برخی مردان در جامعه کنونی، چندزنی را نمادی از آزادی مردانه ببینند که مذهب به آنها داده ، در حالی که این برداشت کاملا اشتباه است.
منصوری میافزاید: برای پیشگیری از پدیده چندزنی و کاهش تبعات منفی آن، لازم است رویکردی چندجانبه اتخاذ شود. در این راستا، بهرهگیری از مشاوران متخصص خانواده برای کمک به زوجین در حل مشکلات و جلوگیری از گرایش به این پدیده، از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین، تاکید بر رضایت و خواست کامل هر دو طرف در ازدواج برای جلوگیری از دلزدگیها و مشکلات آتی ضروری است. علاوه بر این، باید بدون هیچگونه پیشداوری یا گارد، به کارشناسان و متخصصان امر اجازه داد تا به صورت جدی وارد این حوزه شوند و آن را بررسی کنند.
ناگفته نماند که در ایران، سازمان یا متولی خاصی برای بررسی و ثبت دقیق ازدواجهای چندگانه و ارائه آموزشهای لازم وجود ندارد. نه مردان و نه زنان از حوزه چندزنی اطلاعات کافی ندارند و این امر گاه منجر به سقوط ارزشهای خانواده میشود.
گزارش از محمدرضا خدایار
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 1در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰