چتر مهربانی جهادگر خرم‌‌آبادی بر سر ۲۰۰ خانواده نیازمند

اسحاق دریکوند از رزمندگان دفاع مقدس است که پس از بازنشستگی خدمت به مردم را رها نمی‌کند و با تشکیل یک گروه جهادی در منطقه کم‌برخوردار  ۲۰۰ خانواده کم‌بضاعت را تحت پوشش قرار می‌دهد.

اسحاق دریکوند از رزمندگان دفاع مقدس است که سال  ۵۸  و با تشکیل سپاه پاسداران  داوطلبانه وارد عرصه مبارزه با ضدانقلاب می‌شود و با شروع جنگ تحمیلی عازم جبهه می‌شود.

او که در عملیات حاج عمران مجروح می‌شود بعد از بازنشستگی یک گروه جهادی در منطقه حاشیه شهر تشکیل می‌دهد تا این بار در جبهه دیگری انجام‌وظیفه کند.

سر صحبت را که باز می‌کنیم گریزی هم به دفاع مقدس،  حوادث منطقه و محور مقاومت می‌زند، با وی گفت‌وگویی ترتیب داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

شما از رزمندگان دفاع مقدس هستید، چه سالی عازم جبهه‌ شدید؟

اسحاق دریکوند: من سال ۵۸ و با تشکیل سپاه داوطلبانه وارد این نهاد مقدس شدم قبل از شروع جنگ در کردستان و خوزستان مبارزاتی علیه ضدانقلاب داشتیم اما با شروع جنگ تحمیلی هم که مشغول دفاع از وطن و آرمان‌های انقلاب اسلامی بودیم.

مدتی هم در راستای عمل به فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر دفاع از حرمین در سوریه مشغول انجام‌وظیفه  بودم.

در کدام عملیات مجروح شدید؟

دریکوند: سال ۶۵ و در عملیات حاج عمران مجروح شدم و اکنون هم جانباز ۵۰ درصد هستم.

جرقه تشکیل گروه جهادی از کجا زده شد؟

دریکوند: خب من در مجاورت منطقه پاچنار از مناطق حاشیه‌ای و کم‌برخوردار شهر خرم‌آباد زندگی می‌کنم، بعد از بازنشستگی در مسجد «قمر بی هاشم» محله در حوزه بسیج و پایگاه مقاومت فعالیت داشتم،  افراد زیادی برای رفع مشکلات به ما مراجعه می‌کردند همین شد که سال ۸۵ به فکر تشکیل گروه جهادی برای کمک به مردم نیازمند و کم‌بضاعت افتادم.

در مورد فعالیت گروه جهادی توضیح می‌دهید؟

روزهای اول یک شماره‌حساب باز کردیم که مؤمنین، نمازگزاران، هیئت امنا و دوستان ماهیانه مبلغی را  برای کمک به نیازمندان واریز می‌کردند، خوب به یاد دارم  اولین مبلغ واریزی ۵ هزار تومان بود.

کم‌کم که جلوتر رفتیم سقف کمک‌ها افزایش و سعی کردیم از ظرفیت خیرین هم استفاده کنیم.

فعالیت شما در گروه جهادی بیشتر در چه حوزه‌ای متمرکز است؟

‌تهیه بسته‌های معیشتی، کمک به درمان بیماران، تأمین لوازم‌التحریر برای دانش‌آموزان عمده فعالیت ما است، البته در کنار این موارد ساخت و تعمیر منازل مسکونی را هم داریم.

جامعه هدف شما صرفا منطقه پاچنار است؟

نه صرفاً، در حال حاضر ۲۰۰ خانوار از منطقه پاچنار تحت پوشش گروه جهادی ما قرار دارد که کمک‌های معیشتی درمانی و کمک به دانش‌آموزان را با کمک هیئت امنا و خیرین داریم.

اما هر کجا که احساس کنیم نیاز است ورود کنیم کوتاهی نمی‌کنیم، به‌عنوان نمونه دو منزل مسکونی را در دو روستای سالی بزرگ و رباط برای افراد نیازمند از صفر تا صد احداث کردیم.

علاوه بر این چندین منزل را هم با کمک دوستان و خیرین تعمیر کردیم، یعنی فعالیت ما در گروه جهادی مختص یک منطقه نیست اما تمرکز و اولویت ما خانواده‌های کم‌بضاعت این محله است.

گروه جهادی ما در سیل ۹۸ هم پای‌کار بود،  ما با یک اکیپ حدود ۴۵ روز در روستای چم مهر پل‌دختر  مستقر شدیم و  خانه‌های مردم را از گل‌ولای پاک‌سازی کنیم، بعد از آن هم با شیوع کرونا در حوزه سم‌پاشی و پیشگیری ورود کردیم.

گفتید در گروه جهادی کارهای فرهنگی هم انجام می‌دهید؟

بله من معتقد هستم کار فرهنگی بیشتر از هر اقدام دیگر جواب می‌دهد، حتی همین کمک‌های جهادی هم اگر زیر ساخت فرهنگی نداشته باشد، خیلی نتیجه نمی‌دهد.

یکی از کارهای فرهنگی ما در گروه جهادی نشست‌های بصیرت‌افزایی است، در این نشست‌ها که جامعه هدف ما بیشتر نوجوانان و جوانان هستند در مورد مسائل و مباحث مختلف بحث و تبادل نظر می‌شود.

در این نشست‌ها در خصوص مباحث روز، دفاع مقدس بحث و تبادل نظر می‌شود، دنبال این هستیم تا فرهنگ ایثار و شهادت را به نسل نوجوان و جوان منتقل کنیم.

از چه طریقی جامعه هدف خود را پیدا می‌کنید؟

خب تعدادی از افراد که خودشان مراجعه می‌کنند، بقیه را هم خودمان با بررسی و تحقیق متوجه می‌شویم، در حال حاضر هم  بانک اطلاعاتی از نیازمندان  در اختیار داریم و بر اساس آن کمک‌های لازم را  انجام می‌دهیم.

چطور شد نام  شهید علیراست پیر حیاتی را برای گروه جهادی انتخاب کردید؟

شهید پیرحیاتی از هم‌رزمان من بود که در عملیات حاج عمران به شهادت رسید به همین دلیل هم اسم گروه را شهید علی راست پیر حیاتی انتخاب کردم تا هم ادای دینی کرده باشم و هم اینکه راه این شهید گران‌قدر را ادامه داده باشم.

شما از رزمندگان دفاع مقدس هستید، از آن روزها خاطره‌ای را تعریف کنید.

در مورد خاطرات دفاع مقدس می‌شود ساعت‌ها صحبت کرد اما وقت کم است و در حوصله مخاطب هم نمی‌گنجد،

اما در عملیات حاج عمران بعد از اینکه تپه را گرفتیم پای خاکریز دشمن بودیم که مجروح و جانباز شدم، تا صبح در کنار تعدادی از شهدا بودم شهید علی راست پیرحیاتی هم در عملیات حاج عمران شهید شد. آن شب را هیچگاه فراموش نمی‌کنم شبی که با رشادت رزمندگان لر توانستیم دشمن را شکست دهیم.

به نظر شما عامل پیروزی ما در دفاع مقدس چه چیزی بود؟

آنچه که من در خط مقدم و جاهای دیگر از نزدیک لمس کردم اخلاص،  ازخودگذشتگی، شجاعت و  معرفت رزمندگان بود، آنها در جبهه مبارزه با نیروهای دشمن طرف حق ایستاده بودند، موضوع دیگر اینکه رزمندگان ما  شاگردان  مکتب عاشورا و امام حسین(ع)  بودند.

تبعیت از ولایت‌فقیه هم یکی از مهم‌ترین دلایلی بود که باعث شد ما در جبهه حق علیه باطل جنگی که تمام دنیا مقابل ما بود  پیروز شویم.

در هشت سال جنگ تحمیلی دنیا پشت سر بعثی‌ها بود  مثل امروز که دنیا پشت رژیم صهیونیستی است اما خدا، چتر ولایت و تبعیت محض از ولایت باعث شد که ما  پیروز شویم.

امروز هم معتقد هستم که رزمندگان جبهه مقاومت درس‌های اخلاص و شجاعت را از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس یاد گرفتند و یک‌تنه در مقابل دشمن ایستاده‌اند و همان مسیر را ادامه می‌دهند.

صحبت پایانی اگر دارید.

اول اینکه از شما و تشکر می‌کنم دلم نیامد این را نگویم، دو ماه پیش در همین منطقه حاشیه‌نشین یک حساب برای کمک به مردم غزه و لبنان باز کردیم ظرف چند روز  ۲۰ میلیون  جمع‌آوری شد، همین چند روز پیش هم ۱۵ میلیون تومان جمع‌آوری کردیم.

مراد از مطرح‌کردن این موضوع اعتقاد مردم در کمک به مظلومان عالم در هر کجا و اینکه محور مقاومت را هم باور دارند.