دفاع مقدس؛ میراث استراتژیک ایران در فرهنگ مقاومت، ایثار و مشروعیت
دفاع مقدس هشتساله ایران، نه صرفا یک واقعه نظامی، بلکه یک تجربه ژرف اجتماعی–سیاسی و امنیتی است که آثار آن تا امروز در لایههای مختلف حیات ملی جاری است.
از منظر یک کارشناس سیاسی-امنیتی، این رویداد به مثابه یک مدرسه بزرگ عمل کرد که در آن ملت ایران در برابر شدیدترین تهدیدات خارجی، نه تنها به دفاع از موجودیت خود پرداخت بلکه توانست منظومهای از دستاوردها و آموزهها را شکل دهد که تا امروز بنیان سیاست و امنیت کشور را تقویت کرده است، جنگ تحمیلی، فارغ از تلخیها و خساراتش، فرصت کمنظیری برای تقویت سرمایه اجتماعی، تثبیت مشروعیت نظام و تحکیم فرهنگ مقاومت و ایثار فراهم آورد.
از نخستین روزهای تجاوز، حضور تمامقد مردم در صحنه، چه در جبهههای نبرد و چه در پشتجبههها، تبدیل به اصلیترین نقطه اتکای کشور شد، این حضور مردمی، نه با اجبار نظامی، بلکه با دعوت به حفظ سرزمین و ارزشها شکل گرفت، و به همین دلیل، معنای مشروعیت مردمی نظام نوپای جمهوری اسلامی در عرصه عمل تثبیت شد.
دفاع مقدس نشان داد انسجام ملی و همبستگی اجتماعی، در زمان بحران، مهمترین مولفه امنیت ملی است و بدون آن حتی پیشرفتهترین سلاحها نیز کفایت نمیکند.
فرهنگ مقاومت که از این تجربه برآمد، یک چارچوب فکری-عملی است که بر ایمان، خودباوری، اعتماد به توان داخلی و ترجیح منافع ملی بر منافع فردی استوار است، این فرهنگ، در میدان جنگ، خود را با پایداری رزمندگان در برابر شکاف تکنولوژیکی و عددی بین ایران و دشمن نشان داد و در عرصه غیرنظامی با مقاومت اقتصادی و مدیریت منابع محدود بروز یافت.
ایثار، به معنای گذشتن از منافع و حتی جان برای حفظ آرمانها، در هشت سال جنگ از یک مفهوم اخلاقی به یک مولفه امنیتی فعال تبدیل شد. هنگامی که هزاران جوان داوطلبانه به جبههها رفتند و بسیاری از آنان هرگز بازنگشتند، جامعه با چهرهای از ایثار مواجه شد که نه تنها قدرت بازدارندگی کشور را افزایش داد بلکه ارزشهای مشترکی را تحکیم کرد که شکافهای سیاسی و اجتماعی را کاهش میداد.
نمونههای فراوانی از ایثار در سطوح مدیریتی و مردمی، از فرماندهانی که خط مقدم را ترک نمیکردند تا خانوادههایی که چندین شهید تقدیم کردند، تا امروز در حافظه جمعی ملت ماندگار است، این روحیه ایثار، فهم جدیدی از امنیت ارائه داد که بر مشارکت عمومی و آمادگی برای فداکاری در مواقع حساس تاکید دارد.
مشروعیت سیاسی نظام جمهوری اسلامی، که در آغاز راه خود با چالشهای داخلی و خارجی روبرو بود، در دفاع مقدس پشتوانهای واقعی پیدا کرد.
جنگ بستری شد که در آن، رهبران کشور توانستند با تصمیمگیریهای سخت، مدیریت منابع و دستگاه اداری را در شرایط بحرانی محک بزنند و اعتماد جامعه را نسبت به کارآمدی ساختار حاکمیت افزایش دهند، همچنین، روند بسیج عمومی و هماهنگی نهادهای مختلف، از ارتش و سپاه گرفته تا نهادهای مردمی و سازمانهای پشتیبانی، نوعی مقبولیت فراگیر ساخت که فارغ از وابستگیهای سیاسی، بر محور دفاع از کشور شکل گرفته بود.
از منظر امنیت ملی، تجربه دفاع مقدس چند آموزه اساسی به همراه داشت؛ نخست، اهمیت اتکا بر توان داخلی در حوزه دفاعی و امنیتی بود، نبود امکان دسترسی به تسلیحات و تجهیزات خارجی، کشور را واداشت که صنایع دفاعی داخلی را توسعه دهد و این روند به تدریج به یکی از ستونهای راهبردی امنیتی ایران بدل شد.
دوم، ضرورت وحدت فرماندهی و هماهنگی میان نهادهای مختلف امنیتی و سیاسی نمایان شد، جنگ ثابت کرد که تفرقه یا دوگانگی در مدیریت بحران، میتواند هزینههای جبرانناپذیری داشته باشد و سوم، نقش دیپلماسی فعال در صحنه بینالمللی برای ممانعت از انزوای کامل کشور روشن شد؛ تجربهای که بعدها در پروندههای هستهای و منطقهای ایران هم به کار آمد.
فرهنگ مقاومت که در دفاع مقدس شکل گرفت، تنها به مفهوم مقابله فیزیکی با تجاوز محدود نشد بلکه به یک پارادایم ملی برای مواجهه با همه انواع بحرانها، از تحریمهای اقتصادی گرفته تا تهدیدات سایبری، تبدیل شد.
این فرهنگ، خودباوری و ابتکار عمل را ارزشگذاری کرد و توانست نسلهایی از مدیران و نیروهای متخصص را پرورش دهد که در شرایط سخت از توانمندیهای بومی بهره گرفتند، از همین رو، دفاع مقدس صرفا یک خاطره نیست بلکه یک بانک تجربه است که راهبردهای امنیتی و سیاسی امروز ایران همچنان از آن تغذیه میکنند.
ایثار در عرصه اجتماعی، علاوه بر بُعد دفاعی، پیامدهای عمیقی بر اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی گذاشت، زمانی که مردم دیدند مسئولان و فرماندهان نیز حاضر به فداکاری شخصی هستند، پیوند بین جامعه و حاکمیت تقویت شد، این پیوند همان چیزی است که در ادبیات سیاسی به آن «مقبولیت» گفته میشود؛ مقبولیتی که نه صرفاً از طریق تبلیغات، بلکه از طریق تجربه مشترک سختی و فداکاری شکل میگیرد؛ در واقع دفاع مقدس دیدگاه تازهای به رابطه دولت–ملت ارائه کرد و الگوی «مردم بهعنوان ستون امنیت ملی» را تثبیت نمود.
مشروعیت، ایثار و مقاومت، در ترکیب با یکدیگر، یک منظومه امنیتی–فرهنگی خاص ایران را ساختند که مبتنی بر استقلال، نفی سلطه خارجی و آمادگی برای فداکاری در مقیاس ملی است. حتی امروز، بسیاری از سیاستهای کلان امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی ایران، از برنامههای دفاع موشکی تا حضور منطقهای، ریشه در همین آموزهها دارد که این رویکرد، با وجود تفاوت شرایط بین دوران جنگ و امروز، همچنان از حمایت بخش قابل توجهی از جامعه برخوردار است و قابلیت بازتولید در سایر حوزهها را دارد.
یکی دیگر از دستاوردهای مهم دفاع مقدس، شکلدهی به روایتهای مشترک و نمادسازی است؛ رویدادها، قهرمانان، ادبیات و هنر جنگ، همه به ابزاری برای بازتولید فرهنگ مقاومت و ایثار تبدیل شدهاند، این میراث فرهنگی نه تنها حافظه نسل جنگ را زنده نگه میدارد بلکه برای نسلهای پس از آن هم بستری برای همگرایی ملی فراهم میکند.جشنوارهها، یادوارهها و برنامههای هفته دفاع مقدس فرصتی هستند که این روایتها به زبان روز و با ابزارهای نوین منتقل شوند، و در عین حال انسجام و هویت ملی را تقویت کنند.
در نهایت، از منظر یک کارشناس سیاسی–امنیتی، دفاع مقدس ۸ ساله نشان داد که امنیت ملی در ایران بیش از آن که به تجهیزات وابسته باشد، به انسجام فرهنگی–اجتماعی و به سرمایهای به نام «اعتماد متقابل بین مردم و حاکمیت» متکی است. فرهنگ مقاومت، مفهوم ایثار و دستاوردهای مشروعیت و مقبولیت، امروز همچنان در لایههای مختلف سیاستگذاری امنیتی ایران فعالاند و نقش سپر نرم کشور را در برابر تهدیدات ایفا میکنند، این تجربه گرانبها ثابت کرده که اگرچه تهدیدات تغییر میکنند، اما اصول بقا و پیشرفت یک ملت در بحران، همان است که در سالهای دفاع مقدس شکل گرفت: وحدت، خودباوری، و آمادگی برای فداکاری در راه آرمانهای مشترک.
سعید پورعلی عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاددانشگاهی و معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار لرستان
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰شما باید وارد سایت شوید تا بتوانید نظر دهید.