از شستن صورت با آب جوش تا شنا با دست و پای بسته
به گزارش قاب خبر: در چند وقت اخیر کلیپی از وحید ویسکرمی در شبکه اجتماعی اینستاگرام منتشر شد که در حال شستن دست و صورت با آب جوش است، تصمیم گرفتم با او مصاحبهای انجام بدهم. به زحمت شماره را پیدا میکنم تا از نزدیک او را ببینم اما وقتی تلفنی با او صحبت میکنم متوجه میشوم در مشهد مشغول کار است، تلفنی با او مصاحبهای انجام میدهم.
وحید ویسکرمی که شاید اگر کسی از او حمایت میکرد رکوردهای زیادی را در گینس ثبت میکرد بیش از ۴۲ سال است که با تمرین زیاد قدرت بدنی خود را به حدی بالا برده که کارهای سخت و شاید ناممکن برای هر کدام از ما را انجام میدهد.
او دلش میخواهد با ثبت رکورد کارهای سخت و شاید عجیب هم قدرت و توان انسان را به نمایش بگذارد، هم اینکه آیندگان از او به عنوان فردی یاد کنند که کارهای خطرناک و سخت را انجام داده است.
ویسکرمی سالهای سال دوندگی میکند تا شاید با کمک و پشتیبانی مسوولان بتواند رکوردی را در گینس و یا مسابقات جهانی ثبت کند، اما راه به جایی نمیبرد.
او حالا در حال تمرین است تا میله داغ آهنین را با دستهایش خم کند، کاری سخت و خطرناک که هر کسی جرات و توان انجام آن را ندارد.
نکته جالب و قابل تامل در خصوص ویسکرمی خستنگی ناپذیری و ناامید نشدن از ادامه کار است، او میگوید: تا زمانی که زندهام میخواهم کارهای سخت و ناممکن را انجام دهم و هیچگاه ظرف این ۴۲ سال با وجود بی مهریها و سختیها خسته نشدهام.
با وحید ویسکرمی گفتوگویی انجام دادهام که در ادامه میخوانید.
شما ظاهراً از همان کودکی متوجه توانایی و قدرت بدنی بالای خود شدهاید؟
بله، من زمانی که هفت سال داشتم برای بچههای روستا نمایشی دادم، یادم هست دست و پا بسته در آب میرفتم یا با مشت تخته و چوب را میشکستم.
احساس میکنم این قدرت و توانایی به طور ژنتیک در وجودم بود، بعد از آن سراغ کارهایی رفتم که کسی جرات انجام نداشت.
در یکی از کلیپها شما با آب جوش دست و صورت خود را میشویید؟
بله، گفتم کاری باشد که کس دیگری نتواند انجام دهد، حضور طولانی مدتی در آب یخ، شکستن چوب و سنگ با مشت، شنا کردن با دست و پای بسته، حرکت کردن روی شیشه هم از دیگر کارهایی است که انجام دادهام.
اینکه بگویم متوجه حرارت و داغی آب صد درجه جوش نمیشوم، غلو است. اما من میخواستم قدرت انسان را نشان دهم یعنی در واقع به دنبال این بودم که دیگران را متقاعد کنم با تمرین میشود بدن را طوری پرورش داد که در مقابل بعضی سختیها از خود مقاومت نشان دهد.
چه حسی دارید از انجام این کارهای سخت و حتی خطرناک؟
قطعا حس خوشایندی به انسان دست می دهد وقتی کاری انجام میدهند که دیگران حتی نمیتوانند به آن فکر کنند چه برسد به اینکه خودشان انجام دهند.
شغل من ماهیگیری، کشاورزی و کارگری است، همین کارها خودش یک تمرین سخت است، گاهی روی ماسه و شن داغ ساعتها تمرین میکنم.
چه رکوردی را دوست دارید به ثبت برسانید؟
خم کردن آهن داغ با دست و سریع ترین مشت زنی با دست را خیلی دوست دارم ثبت کنم، در حال حاضر هم در حال تمرین هستم.
نگاه اطرافیان به کارهایی که انجام میدهید؟
راستش را بخواهید بعضیها تمسخر میکنند که چرا با بدن خودم این کار را میکنم، بعضیها برایشان جالب است و تعجب میکنند وقتی این صحنه ها را می بینند. بعضیها تشویق میکنند.
یکبار با دوستانم مشغول ماهیگیری در سینره بودیم، من دو تور ماهیگیری، لباسها و دو کیسه ماهی را از آن طرف رودخانه به این سمت رودخانه آوردم، دوستانم از تعجب هاج و واج مانده بودند.
خانوادهام همیشه مخالف بودهاند، میگویند کار و زندگی خودت را رها کردهای.
دنبال ثبت رکورد در گینس نرفتهاید؟
بارها و بارها به آن فکر کردم و پیگیر هم بودهام، اما چون به لحاظ مالی دست و بالم خالی بوده نتوانستم انجام دهم، در حالی که واقعا ثبت رکورد در گینس آرزوی من است. باید کسی باشد که حمایت کند، واقعا غصه میخورم که چرا با این همه توانایی نمیتوانم در دنیا یا کشور مطرح باشم.
یعنی آمادگی و توان ثبت رکورد در گینس را دارید؟
بله، به جرات میتوانم ۵۰ رکورد را ثبت کنم، فقط باید کسی داشته باشم که به من روحیه بدهد.
ثبت رکورد برایتان خیلی مهم است؟
بله، من دلم میخواهد رکورد ثبت کنم و به همه ثابت کنم که میتوانم کارهای سخت و ناممکن را انجام دهم.
گفتید خیلی علاقه دارید و خسته نمیشوید، حتی اگر رکوردتان ثبت نشود؟
من تا روزی که زندهام روی بدن خودم کار میکنم نه به خاطر رکورد یا شهرت بلکه میخواهم توانایی انسان را نشان دهم. فکر کنم ۲۰ سال سن داشتم که با دست و پای بسته از صخرههای صاف بالا رفتم، میخواستم ثابت کنم که افراد معلول هم در صورتی که اراده داشته باشند، میتوانند کارهای سخت را انجام دهند در حالی که خودم معلول نبودم.
برای ثبت رکورد سراغ مسوولان رفتهاید؟
بله، تا دلتان بخواهد از استان تا مرکز دوندگی کردم اما کسی توجهی نکرد که بماند، حتی من را به باد تمسخر هم گرفتند، سالها به ملاقات معاون وزیر رفتم هیچوقت صحبتش یادم نمیرود که گفت: «تو شاید آدم بخوری ما چه کار کنیم». خیلی ناراحت شدم در واقع با پاسخش من را با خاک یکسان کرد، وقتی نه پشتیبانی در کار است و نه تشویقی دلیلی ندارد سراغشان بروم.
آرزویی دارید؟
همانطور که گفتم میخواهم ثبت رکورد تا هم توانایی خودم را به نمایش بگذارم، هم مسوولانی که من را به باد تمسخر گرفتند، نتیجه کارهایم را ببینند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰