این کمک نیست، آسیب است!

درباره یكی از چالش‌های مهم زندگی امروز با جواد یعقوب‌زاده، فعال محیط‌زیست حرف زدیم. چالشی كه همین هفته پیش خبر بدی را به گوشمان رساند؛ سگ‌های ولگرد باعث مرگ یك كودك شدند. با یعقوب‌زاده در این‌باره حرف زدیم كه چرا نباید به حیوانات خیابانی غذا بدهیم؟

همین اول کاری برویم سراغ یک سؤال مهم. آیا غذا دادن به حیوانات خیابانی مهربانی است؟ 

ببینید سگ و گربه به‌علت هوش و توانایی بالایی که دارند، مخصوصا سگ‌‌ها که می‌توانند گله تشکیل بدهند و خصلت‌های خودشان را دوباره زنده کنند، وقتی جمعیت‌شان افزایش پیدا می‌کند‌، چون صاحب دیگری ندارند مجبور می‌شوند بخش زیادی از غذای‌شان را از محیط اطراف تأمین کنند‌، بنابراین دوباره با پدیدار شدن خوی شکارگری، وارد اکوسیستم شده و شروع به شکار هر نوع پرنده و جونده و پستانداران بزرگ می‌کنند و گله‌ای به زیستگاه‌های در خطر انقراض ما حمله کرده و چرخه‌ طبیعت را بر‌هم می‌زنند. 

چطور؟ 

چند اتفاق می‌افتد؛ اتفاق اول این‌که این حیوانات با زیاد شدن جمعیت و با خوی درندگی که دارند به پاکروبی طبیعت و از بین بردن انواع گونه‌ها مشغول می‌شوند. امروزه یکی از عوامل اصلی از بین رفتن پرندگان در شهرها همین حیوانات بدون صاحب است. این به آن معنی است که ما باید بپذیریم که با ناآگاهی باعث بروز این مشکل شده‌ایم. اتفاق بعدی تغییر اکوسیستم و انتقال بیماری از حیوانات به طبیعت و بالعکس است. ما عکس و فیلم‌های زیادی از گله سگ‌های گر گرفته در دل جنگل داریم. این عامل، حفاظ بین ما و طبیعت را از بین می‌برد و باعث انتقال بیماری به انسان نیز می‌شود.

 پس غذا دادن به حیوانات به‌هیچ‌وجه کمک به آنها یا اکوسیستم نیست؟ 

ابدا کمک نیست، مسأله‌ مهمی که در این مورد به‌دست فراموشی سپرده شده و باید به آن توجه کنیم، بلایی است که سر حیوانات خیابانی به‌خصوص سگ‌ها می‌آید. اینها موجوداتی هستند که جدا از بحث تغذیه، از لحاظ عاطفی و روحی نیاز به داشتن صاحب دارند. 

 سگ بی‌صاحب از نظر روحی بیمار است و مدام باید دنبال غذا باشد و در این راه گرسنگی و حتی شکنجه و زد و خورد توسط دگر‌آزار یا حیوان‌آزار را باید تحمل کند زیرا این سگ‌ها به انسان اعتماد می‌کنند و مانند حیوانات وحشی فرار نمی‌کنند. بنابراین زیاد شدن این نوع از حیوانات یعنی تکثیر درد و تکثیر سیر‌باطل. پس در واقع ما با غذا دادن به این حیوانات کمک نمی‎کنیم بلکه درد و رنج را گسترش می‌دهیم. شاید در ظاهر نیت افراد درست باشد اما عاطفه‌ای که همراه با ناآگاهی است به مراتب کار را برای ما سخت‌تر می‌کند و عواقب سخت‌تر و تاسف‌برانگیزتری همچون زخمی یا فوت شدن بر اثر حمله‌ سگ‌های خیابانی ‌است که این روزها بیشتر شاهد آن هستیم. 

 شما چه راهکاری برای مقابله با این سیکل معیوب پیشنهاد می‌کنید؟

در مورد راهکار ما با دو بخش اساسی روبه‌رو هستیم؛ در بخش اول فرهنگ‌سازی و آموزش که با ایجاد تعادل و صحبت کردن بدون استفاده از ادبیات غلطی که بین موافقان و مخالفان این قضیه وجود دارد و اتهام‌زدن به یکدیگر و جنگ و دعوا با این مسأله برخورد کنیم. در بخش اجرا که بخش دوم این مسأله است هم می‌توانیم قانونی را تصویب کنیم مانند بعضی از کشورها که غذا دادن به حیوانات خیابانی جریمه سنگین دارد، حکم بازدارندگی داشته باشد. راهکار دیگر با توجه به شرایط هر منطقه و تعداد این حیوانات مسأله عقیم‌سازی که هزینه بالایی هم دارد و در نهایت بردن به مکان‌هایی مانند پناهگاه و خارج کردن از طبیعت و نگهداری از آنها‌ست که در بعضی از کشورها بعد از مدتی نگهداری و بالا رفتن تعداد و هزینه‌، فراخوان عمومی برای پذیرش می‌دهند و در صورت قبول نکردن، حیوان را معدوم و مرگی شیرین برای آن رقم می‌زنند که من به‌شخصه این راهکارها را توصیه نمی‌کنم مگر بعد از بررسی کامل شرایط و تعداد حیوانات هر منطقه.

نویسنده فهیمه زندیه – خبرنگار